الهه ی الهام
انجمن ادبی
« گل های مریم» شش برگ جدا شده از سالنامه ی 1379 خورشیدی که به روی میز کارم در اردیبهشت 1392 سفر کرده، بهانه ی نوشتن این یادداشت شده است. با دقت به خط زیبایی که غزل ها را نوشته نگاه می کنم و به حاشیه ی هر غزل که یک شاخه گل خشک با چسب شیشه ای حبس شده تا احساس سُراینده را روی کاغذ و در کنار زنجیره ی واژگان به تماشا بگذارد.احساسی ناب و کاملاً طبیعی که شاید با رنگ و مینیاتور نشود آن چنان که باید انتقال داده شود. شش برگ، شش غزل و شش شاخه گل خشک، هدیه ی خانم « مریم افشارزاده» به مجله ی ادبی « الهه ی الهام» است که در بخش سروده های دوستانم، می توانید از خواندنشان لذت ببرید. مریم افشارزاده فارغ التحصیل دانشکده ی الهیات شهید مطهری است که در حال حاضر با پست کارشناس مسئول گروه های آموزشی در آموزش و پرورش مشغول خدمت است. امیدواریم این آشنایی مختصر، شروعی دوباره برای او باشد که بی شک ذاتاً شاعر است و با همین ابیات محدودی که از او در اختیار ماست می شود پی برد که از شور و شعور و ادبیات بالا و والایی برخوردار است. همچنین امیدوارم ایجاد انگیزه ای باشد برای ما که بیشتر شعر بخوانیم، از شعر بیشتر بدانیم و شاعرانه زندگی کنیم! به قول «پونه ندایی» مترجم و شاعر معاصر،: « کسی که شعر را زندگی می کند شاعر است؛ چه بنویسد، چه ننویسد!» به هر حال امید دارم خانم مریم افشارزاده، فعالیت ادبی و هنری اش را از سر بگیرد و انجمن ما را هم از چشمه ی جوشان ذوق و اندیشه و احساس نابش بهره مند کند! حسن سلمانی-اردیبهشت نود و دو یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:گل مریم,افشارزاده,الهه ی الهام,حسن سلمانی, :: 9:5 :: نويسنده : حسن سلمانی موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|